خیمه شصت و سوم

گروه شعرا و مداحان هیأت رایة الهدی یزد
مشخصات بلاگ
خیمه شصت و سوم

بسم الله...
گویند حسین بن علی علیهما السلام در صحرای کربلا و برای حفظ دین اسلام 62 خیمه برپا کرده بود!
هر خیمه وظیفه ی خاص خود را داشت...
بعد از روز عاشورا درست است که خیمه ای نماند ولیکن اسلام زنده ماند!
*****
و چه زیبا استادی بزرگوار می فرمود:
چه خوب است که ما در این زمان و در این شرایط، خیمه ای دیگر باشیم برای حفظ نهضت حسینی...
خیمه شصت و سوم

آخرین نظرات
يكشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۵۳ ق.ظ

روزشمار فاطمیه(10)


حوادث روز پنجشنبه (دهمین روز پس از رحلت)
  • آغاز مصادره فدک

 دستگاه خلافت اینک از تثبیت نسبی برخوردار شده است.

سقیفه گران، با مصادره میراث پیامبر صلی الله علیه و آله و سهم ذی القربا (خمس)، پیروزی دیگری را تجربه کرده اند.

اینک خبرها حکایت از تصمیم خلیفه به مصادره دیگر اموال اهل بیت علیهم السلام می کند.

حاکمان سقیفه، پس از مصادره ارث خاندان وحی علیهم السلام و خمس متعلق به ایشان، چشم به فدک دوخته اند.

فدکی که هبه و هدیه رسول خدا به صدیقه طاهره سلام الله علیها است و حکم ارث یا خمس بر آن جاری نمی شود.

  • خطابه فاطمی

این خبر به خانه وحی می رسد.آن بانوی الهی سلام الله علیها مقنعه بر سر می افکنند و خود را در چادری می پیچند و با گروهی از زنان بنی هاشم به جانب مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله گام می نهند.

ورود آن حضرت سلام الله علیها، همزمان با حضور ابوبکر در مسجد است.

آن حضرت سلام الله علیها در پس پرده می نشینند و خطبه ای رسا، علیه دستگاه حاکم ایراد می فرمایند.

این خطبه که مخاطبش گروه زیادی از مهاجر و انصار بود، بعدها به "خطبه فدکیه" شهرت می یابد، چرا که در مراحا پایانی مطالبه "میراث" و آستانه تحقق "غصب فدک" ایراد گردیده است.

در این سخنرانی، صدیقه طاهره سلام الله علیها پس از حمد و ثنای الهی و معرفی پدر بزرگوارشان رسول خدا صلی الله علیه و آله، از گسترش روندِ نامسلمانی و برخواستن پرچم نفاق سخن راندند.

در پی آن، به استناد آیات قرآن کریم، خود را میراث دار رسول خدا صلی الله علیه و آله معرفی کرده و به شدت به مصادره ارث خویش توسط خلیفه وقت اعتراض می نمایند.

سخن حضرت زهرا سلام الله علیها در اوج خویش، چندین بار زیرکانه توسط خلیفه قطع می گردد تا از تأثیر آن کاسته شود، اما در نهایت، آن جنان تأثیر می گذارد  که در تاریخ نقل می کنند:

تا به آن روز دیده نشد که مردمان چنین ناله و گریه ای سر دهند.

  • واکنش تند خلیفه

کار آنچنان سخت گردید که خلیفه که تا آن لحظه همواره به نرمی و محترمانه سخن می گفت و حتی بعضاً با سر خم کردن و گریان شدن، عواطف خویش را از جنایات اطرافیانش، متأثر نشان می داد و خشونت های لفظی و عملی را بر عهده دیگران می گذاشت، این بار خطر را به روشنی دریافته و زبان خویش را از بندِ سیاست بازی بیرون کشید.

وی با اشاره به امیرمؤمنان سلام الله علیه که در مسجد حضور داشتند، برای سرکوب احساسات برانگیخته مردم، بر روی منبر رفت و گفت:

این چه سر و صدایی است که راه انداخته اید؟ همانا او روباهی است که شاهد او، دُم اوست. برپا کننده فتنه است. کمک از ضعفا می خواهد و یاری از زنان می طلبد[و این جا نیز سرش را پایین انداخته است.] او مانند اُمٌ طِحال ( زنی که در بدکارگی در جاهلیت شهره بود!!) است که عزیزترین کسان نزد وی افراد فاحشه بودند.

این حکایت به قدری تکان دهنده و توهین آمیزاست و عِنان سخن آن چنان از دست خلیفه رها شده که"ابن ابی الحدید سنٌی مذهب" نیز متعجبانه از استاد خویش "ابو یحیی جعفر بن یحیی بن ابوزید بصری" می پرسد:

ابوبکر تمام این کلمات را به علی[علیه السلام] نسبت داده است؟!

استاد پاسخ می دهد:

آری پسرم! مُلک و سلطنت است که کار را به اینجا می کشاند!

سخنان خلیفه با تهدید شدید انصار به سرکوب، توسط نظامِ خلافت پایان می پذیرد و حضرت صدیقه طاهرهسلام الله علیها و امیرمؤمنان سلام الله علیه به منزل بازمی گردند.

ابوبکر نیز از منبر پایین می آید.

سخنان صدیقه کبری سلام الله علیها تأثیر شگرفی بر روند وقایع بعدی داشته است.

با تأثیر عموی این سخنان، 12 نفر از مهاجر و انصار تصمیم می گیرند که به هر صورت ممکن، ابوبکر را از منبر پایین کشیده، خلافت را به صاحب اصلی آن تحویل دهند.

در این میان، ترس از بی نتیجه ماندن این کار و خطر جانی چنین عملی، آنان را به مشورت با امیرمؤمنان سلام الله علیه فرا می خواند.

  • هم پیمانی دوازده نفر

امیرمؤمنان سلام الله علیه، چنین عملی را مناسب نمی بینند و می فرمایند:

اگر بخواهید ابوبکر را از منبر پایین بکشید، شما را تار و مار می کنند و به جایی نخواهید رسید، چرا که این امت، سخن پیامبر صلی الله علیه و آله را رها کرده اند.

اما به سراغ آن مرد بروید و آن چه از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیده اید، به او بگویید که این بهترین اتمام حجت برای اوست؛ تا او را با دست خالی در برابر خداوند قرار دهند.

این دوازده تن، هم پیمان می شوند که فردا حجت را بر ابوبکر تمام سازند.

نام این دوازده تن چنین است:

7 نفر از مهاجران: مقداد، سلمان، ابوذر، عمار، اُبَیٌ بن کَعب، بُرَیده أسلمی و خالد بن سعید.

5 نفر از انصار: خُزَیمة بن ثابت، سهل بن حُنَیف، و برادرشعُثمان، ابو ایوب انصاری و ابوهیثم بن تَیٌَهان.

ادامه دارد ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی