خیمه شصت و سوم
گروه شعرا و مداحان هیأت رایة الهدی یزد
خداحافظی محب و محبوب سخت و تلخ است. برای کاهش این تلخی باید خداحافظی چند مرحله ای باشد نه یک مرحله ای و ضربتی. حال اگر ما کسی را دوست داریم حواسمان باشد هنگام خداحافظی چند نوبت اورا ببینیم و خداحافظی کنیم. و اگر خدا محبت ما را به دل کسی انداخته همین طور. ساده ترین مثال نعمت محبت پدران و مادران ماست که کمتر شکر می کنیم. می خواهیم سفر طولانی برویم، چشم مادر به قد و بالای ماست و غمی قلب او را می فشرد. خداحافظی که کردیم بهانه ای پیدا کنیم و برگردیم.
-راستی! مسواکم را جاگذاشتم...خوب! کاری نداری؟ خداحافظ
بهانه ای دیگر:
-مامان! زحمت بکش از طرف من با دایی هم خداحافظی کن.
به ترمینال یا فرودگاه هم که رفتیم زنگی بزنیم.
بدین ترتیب خاطره تلخی وداع و هجران به حداقل می رسد.
*****
حالا می فهمیم روضه وداع را. سید الشهدا علیه السلام هفت بار رفت و برگشت تا خداحافظی کند.
محبت شدید زینب علیه السلا مرا می دانست. حسین معلم عشق است.
*****
و حالا می فهمیم رمز این را که روح فاطمه سلام الله علیها چند بار مفارقت کرد و حسن و حسین را در آغوش گرفت...
السلام علیک یا فاطمة الزهرا
برگرفته از پله پله تا ملاقات خدا
دلم زیارت می خواهد...جرات ندارم بگویم زیارت «کربلا»! که تا آقا علی ابن موسی الرضا(ع) رضایتش نباشد...کربلا ما را راه نمی دهند!..
چقدر این روزها دل بی تاب من قد تمام سال های بی حسین پیر شده و زمین گیر! و گاهی می رود تا غرق کفر گویی شود که جمع کن بساط این عشق بازی ها را! حسین کجا می آید به دل مردابی تو نگاه کند! که حسین غلامان سینه چاک خود را دارد و تو ...
هزار بار بگفتم و هیچ درنگرفت
که گرد عشق مگرد ای فقیر و ...گردیدی!!!